فرهنگ امروز/ ماسیمو رکالکاتی
توضیح مترجم: ماسیمو رکالکاتی، فیلسوف، متخصص روانشناسی اجتماعی، درمانگر و مدرس و پژوهشگر در زمینه روانکاوی در چندین دانشگاه ایتالیایی است و از سال ۱۹۹۱ آثار پژوهشی بسیاری در مورد متفکرانی چون لکان، سارتر و فروید و کتب زیادی در زمینه فلسفه و روانشناسی نوشته است و همچنین از سال ۲۰۱۶ با روزنامهها، مجلات و تلویزیون ایتالیا همکاری دارد؛ به علاوه از سال ۲۰۱۸ نیز در زمینه تئاتر فعالیت میکند.
نازیها آزادی را به ما آموختند، زمانی ژان پل سارتر فردای آزادسازی اروپا از فاشیسم نازی نوشت: برای اینکه چیزی مثل آزادی را واقعا قدر بدانیم، آیا ضروری است که آن را از دست داده و مجددا آن را به دست آوریم؟ اما آیا با وجود همهگیری جهانی وحشتناک ویروس کرونا اتفاقی مشابه در حال وقوع نیست؟ درس بیرحمانه او بهطور بسیار دردناک از پیش پاافتادهترین دریافت ما از مفهوم آزادی را تغییر میدهد. آزادی برخلاف باور ناشی از توهم ما، نوعی «دارایی»، صفتی برای فردیت ما، برای «منیت» ما نیست، به هیچوجه با بیثباتی هوی و هوس ما مطابقت ندارد. اگر چنین باشد، امروز شاید همه ما لباس آزادی را از تن خود درآوردهایم. احتمالا در شهرهای متروکهمان همان حال احتضاری که به آن بخشیدهاند، را میبینیم. آیا ممکن است، انتشار ویروس ما را به تغییر نگرشمان در عین تلاش برای درک همه محدودیتهای مفهوم «اختصاصی» از آزادی وا دارد چه؟ دقیقا به خاطر همین، Covid-19 چیزی به شکل ترسناکی واقعی به ما میآموزد.
این ویروس پیکرهای سازمان یافته از جهانی شدن است؛ مرزها، ایالات، زبانها، حاکمیت را نمیشناسد، بدون رعایت و در نظر گرفتن نقشها یا سلسله مراتب آلوده میکند. انتشار آن بدون مرز و دقیقا همهگیر است. از اینرو نیاز به ایجاد مرزها و موانع حفاظتی به وجود میآید. اما نه از آن مرزها که برتریجویی هویتی ما را به آن عادت داده است، بلکه به عنوان عملی از جنس همبستگی و برادری. اگر نازیها با سلب آزادیمان به ما آزادی را آموختند و ما را واداشتند که آن را بازپس بگیریم، این ویروس در عوض به ما میآموزد که بدون احساس همبستگی نمیتوان آزادی را زندگی کرد، آزادی با وجه تمایز همبستگی، استقلال ناب است. به شکلی متناقض، او این امر را، با سپردن ما به خانههایمان، به اینکه یکدیگر را لمس نکنیم، به گوشهگیری، با محدود کردن ما در فضاهای بسته به ما آموخت. اینچنین از طریق نشان دادن اینکه آزادی جزو مایملک «منیت» نیست، ما را به واژگون کردن باور سطحیمان در مورد آزادی وامیدارد، این پیوند را به هیچوجه حذف نمیکند، بلکه آن را محتمل میپندارد. آزادی مظهر قدرت «منیت» نیست، رها شدن از «دیگری» نیست، بلکه همواره در پیوند ثبت شده است. شاید این درس عظیم Covid-19 نباشد؟ هیچ کس خود را به تنهایی نجات نمیدهد. نجات من فقط به اعمال خود من بستگی ندارد، بلکه به اعمال «دیگری» نیز بستگی دارد.
آیا همیشه اینگونه نیست؟ آیا به راستی درسی چنین آسیبزا برای یادآوری این امر به ما لازم بود؟ اگر نازیها به ما آزادی را با محروم کردن ما از آن آموختند، ویروس کرونا با قرار دادن ما در معرض عجز و درماندگی در موجودیت فردیمان، ارزش همبستگی را به ما میآموزد. هیچ کس نمیتواند به عنوان منیتی بسته در خود، وجود داشته باشد، زیرا آزادی من بدون «دیگری» بیهوده خواهد بود. پارادوکس اینجاست که این آموزه دقیقا از طریق این عمل ضروری کنارهگیری ما از جهان و روابط، در بستن خود در خانه صورت میگیرد؛ لیکن مساله ارزش نهادن بر طبیعت بسیار متمدن و عمیقا اجتماعی، در نتیجه کاملا یکپارچه، این به ظاهر «انزوا» است که اگر خوب بنگریم، چنین نیست. نه تنها به این دلیل که دیگری همواره حتی در قالب دلتنگی یا غیبت نیز حضور دارد، بلکه به دلیل اینکه این گوشهنشینی ضروری است برای هر آن کس که آن را برگزیند؛ اقدامی است در جهت همبستگی عمیق و نه یک کنارهگیری از جهان از سر وحشت و خودخواهی. پیش از هر چیز آنچه هست چندان فدا کردن آزادی ما نیست، بلکه اجرای کامل آزادی در بالاترین شکل آن است. آزاد بودن در اوج مسوولیتی که هر آزادی مستلزم آن است در واقع به معنی هرگز از یاد نبردن عواقب اعمالمان است. عملی که عواقب خود را در نظر نمیگیرد عملی است که مسوولیت را در برنمیگیرد، در نتیجه اقدامی عمیقا آزاد نیست.
عمل مطلقا آزاد، عملی است که میتواند مسوولیت تمام پیامدهای خود را بپذیرد. در این صورت عواقب اعمال ما بر زندگی ما، دیگران و تمامی کشور ما تاثیر میگذارد. به این ترتیب، انزوای عجیب و غریبمان ما را نه تنها با افرادی که با آنها به شکلی ملموس در رابطه هستیم، بلکه با دیگران، دیگران ناشناس و در عین حال برادر در ارتباط قرار میدهد. درس بسیار دهشتناک این ویروس ما را به اجبار وارد درگاه باریک اخوت میکند که بدون آن آزادی و برابری شاید واژگانی ناقص باشند. در این عزلت عجیب و سورئال، ما ارتباطی بیمثال با زندگی برادر غریبه و زندگی وسیعتر شهر برقرار میکنیم. به این ترتیب ما واقعا بهطور کامل اجتماعی میشویم و واقعا و کاملا آزاد خواهیم بود.
مترجم: مهشید اسماعیلی
منبع: روزنامه «جمهوری»(۱۴مارس)
https://www.massimorecalcati.it/articoli
نظر شما